آيا حفظ منافع مادامالعمر بر مصالح که مدت عمر معلوم و معين نيست و مجهول است مشمول بند 2 ماده 233 قانون مدني بوده و موجب بطلان عقد ميگردد؟
بايد گفت در صلح محاباتي ارزش عوض (مالالصلح) در قبال مورد صلح قابل ملاحظه نبوده و قصد طرفين احسان ميباشد. و شرط مجهول موضوع بند فوق شرطي است که تأثير آن به عوضين تسري پيدا ميکند که موجب بطلان عقد ميگردد، هرچند که طول عمر افراد کاملاً معلوم نيست اما در اين نوع از عقود براي طرفين جهل به عوضين را به همراه ندارد که موجب بطلان عقد باشد و افراد با اتکا به اصل آزادي اراده که از اصول پذيرفته شده، جهاني است اقدام به انعقاد چنين عقدي مينمايند. و به نظر جهل به آن موجب بطلان عقد نيست او نيز در صلح محاباتي، طرفين ارزش عوضين را به طور بارز و قابل ملاحظه به قصد احسان به هم ميزنند که اين صلح از عقود احسان (يا عقد ارفاق) است و صلح مسامحه نيز گفته ميشود لازم نيست موضوع صلح معين و معلوم باشد، لذا جهل به مدت عمر را مبطل عقد نميدانند
مطلب ديگري که مورد بررسي و ايراد برخي از حقوقدانان است، ضمن اينکه مدت عمر مجهول است و شرط مجهول ميباشد، چنانچه منافع را مصالح ضمن عقد صلح براي خود نگه دارد، پس از مرگ وي منافع را چه کسي بايد به متصالح واگذار نمايد و اين به ورثه منتقل ميشود
به نظر، اين برداشت مورد ايراد است. مالکيت منافع و حق انتفاع به تبع عين از آن مالک است و واگذاري آنها به ديگري به وسيله عقد صورت ميپذيرد و طرفين عقد حق دارند هر شرطي را به استثناي شروط مندرج در مواد 232 و 233 قانون مدني را فيمابين خود قرار دهند و سران دفاتر اسناد رسمي طبق ماده 30 قانون دفاتر اسناد رسمي «موظفند نسبت به تنظيم و ثبت اسناد مراجعين اقدام نمايند مگر آنکه مفاد مدلول سند مخالف با قوانين و مقررات موضوعه و نظم عمومي يا اخلاق حسنه باشد...» و چنانکه بيان شد شروط مندرج در سند صلح مخالفتي با قوانين و مقررات و نظم عمومي يا اخلاق حسنه ندارند و علتي براي امتناع از تنظيم اين اسناد نيست
و اين که منافع مورد صلح مادام العمر مصالح در ضمن عقد شرط شود که از آن وي باشد در حقيقت، قصد طرفين اين است که عقد صلح تحقق پيدا کرده ولي منافع مورد مصالحه تا حيات مصالح در اختيار وي ميباشد پس از حيات مصالح منافع به تبع عين جزء مورد مصالحه ميباشد. و به ورثه وي منتقل نميشود حتي اگر قيد مباشرت براي استفاده از منافع مورد صلح در ضمن عقد نشده باشد. مصالح ميتواند منافع را به ديگري تا زمان حيات خود به ديگري واگذار نمايد. ولي بعد از مرگ وي چون حقي از منافع بر وي نبوده به تبع آن واگذار شوند نيز حقي بر منافع نخواهد داشت و منافع به تبع عين در مالکيت متصالح مستقر ميشود